ز دریا می کشد صیاد ، دام آهسته آهسته
به مغرب می تواند رفت در یک روز از مشرق
گذارد هر که چون خورشید گام آهسته آهسته
اگر چه رشته از بار گهر به جان لاغر شد
کشد از مغز گوهر انتقام آهسته آهسته
اگر نامی بلند از چرخ خواهی صبر کن صائب
ز پستی می توان رفتن دوام آهسته آهسته