بهار روستامون،خلوته و پاک، چشمه هاش پرآب می شه از پاقدمی بهار و رودخونه اش عمیق تر می روشه*. سبز می شه تپه هاش با گلهای ریزی که نقطه نقطه جلوی پات خال زده،سفید،آبی،بنفش و ...
گاوها با بی خیالی می چرند و انگار هزار سالشونه و قدیمیند، تپه ها کنار هم شونه به شونه اند تا پای کوه و چکل* که قد برافراشته به سرزمین برکت و تنهایی سر می کشه، شب وقتی می آد انقدر سنگینه که تمام سرزمین می خزه زیر لحافش و آسمون آنقدر صافه که احساس می کنی ستاره ها در راهند و به زودی بر تو فرود می آیند، تو شب صدای نی شنیدی؟ می ره و پخش می شه و می شکافه و می شینه همه جا،آدم وسیع می شه باهاش،ولی باد که می زنه می گند نی نزن،جن می آره، باد صدا را می بره و در هم می پیچه و از لای بوته ها،تاریکجایها لحظاتی را در می کشه که سالهاست تکانی به خودش ندیده.
تو کیمه* کنار آتیش چشمهات می بندی و دلت قرصه که آتیش هم هست،اونم هزار سالشه و از گوشه ای از لای حلب های سقف کیمه دود در می زنه و با باد می ره و تو پس می مونی،تو و آتیش و کیمه
* روشیدن: نوعی حرکت کردن است، مثال : مار می روشد (فرق می کند با خزیدن)
* چکل : نوک و یا تکه ای از ارتفاع کوه
* کیمه : کلبه
گاوها با بی خیالی می چرند و انگار هزار سالشونه و قدیمیند، تپه ها کنار هم شونه به شونه اند تا پای کوه و چکل* که قد برافراشته به سرزمین برکت و تنهایی سر می کشه، شب وقتی می آد انقدر سنگینه که تمام سرزمین می خزه زیر لحافش و آسمون آنقدر صافه که احساس می کنی ستاره ها در راهند و به زودی بر تو فرود می آیند، تو شب صدای نی شنیدی؟ می ره و پخش می شه و می شکافه و می شینه همه جا،آدم وسیع می شه باهاش،ولی باد که می زنه می گند نی نزن،جن می آره، باد صدا را می بره و در هم می پیچه و از لای بوته ها،تاریکجایها لحظاتی را در می کشه که سالهاست تکانی به خودش ندیده.
تو کیمه* کنار آتیش چشمهات می بندی و دلت قرصه که آتیش هم هست،اونم هزار سالشه و از گوشه ای از لای حلب های سقف کیمه دود در می زنه و با باد می ره و تو پس می مونی،تو و آتیش و کیمه
* روشیدن: نوعی حرکت کردن است، مثال : مار می روشد (فرق می کند با خزیدن)
* چکل : نوک و یا تکه ای از ارتفاع کوه
* کیمه : کلبه