آهسته اهسته

به مطلب می رسد جویای کام آهسته آهسته
ز دریا می کشد صیاد ، دام آهسته آهسته
به مغرب می تواند رفت در یک روز از مشرق
گذارد هر که چون خورشید گام آهسته آهسته
اگر چه رشته از بار گهر به جان لاغر شد
کشد از مغز گوهر انتقام آهسته آهسته
اگر نامی بلند از چرخ خواهی صبر کن صائب
ز پستی می توان رفتن دوام آهسته آهسته

3 comments:

می روی و مژگانت فتنه ها برانگیزد
گفتمش مبارک باد بر تو این مسلمانی

ای عزیز
این چه حال است که بر سر قافیه های صایب بیچاره آورده ای؟!

هدف ما این بود که قافیه ها را درست ننوشته بودی در مصراع اول باید به عوض کار،کام باشد ودر مصراع آخر به عوض دوان،مدام.
البته که این گستاخی را هم بر صایب و هم برکاکه تیغون خواهی بخشود

» نظر شما؟


|


Template Designed by Douglas Bowman - Updated to New Blogger by: Blogger Team
Modified for 3-Column Layout by Hoctro, a little change by PThemes