فیل

فتحعلی شاه گاهی برای زیارت شاه عبدالعظیم کسب حشمت می کرد و سوار فیل می شد که بیا و ببین که شاه ایران آمده و تهران تا عبدالعظیم را بردابرد می دادند و دور شو دور شو می گفتند. در این میان لوطی دمی به خمر زده، باری جلو می رود و می گوید "شاها فیلت به چند؟" شاه این بی احترامی را اعتنایی نکرده و دستور می دهند او را جمع کرده و به کاخ ببرند. شاه برگشت و خمر از سر پریده بود و لوطی تازه فهمید چه خاکی بر سرش کرده.شاه شاهان را.وای من. شاه دستور داد او را به حضور بیاورند و خطاب قرار داد که تو بودی که می خواستی فیل بخری. لوطی زانو زد و گفت "شاها، اونی که  فیل می خرید رفت"